سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سردار سعید خان نارویی

سردار شریف خان نارویی  برادر دوست محمد خان بود که در رشادت زبانزد بود  در کتاب خاطرات خورشید شاه امیر افغانستان که با سردار شریف خان بسیار صمیمی و نزدیک بود بارها از شجاعت وی یاد شده  .

پس از مرگ سردار شریف خان سردار سعید خان جانشین پدر خود شد در آن زمان طایفه بسیار ضعیف شده بود  که با سختی فراوان سردار سعیدخان دوباره  قدرت را به طایفه بازگرداند . در آن دوره زمانی حکومت سیستان تحت سلطه حاکم قائنات  بود که وی با ناروئیها سر سازگاری نداشت سردار سعید خان بارها اقدام به بازپسگیری زمینهای قومی و اجدادیش کرد که با نفوذی که  حاکم قائنات در دربار قاجار داشت کار به جایی نمیبرد تا اینکه خود سردار سعیدخان همراه با تعداد اندکی از  مردانش به طهران رفت و چندین ماه در  دربار به انتظار انجام کارش بود  تا اینکه شوکت الملک با نفوذی که داشت دربار را مجاب کرد که سردار را به  سراغ گروهی از ترکمنها که به روستاهای مرزی ایران  حمله میبردند بفرستند تا اینگونه  سعیدخان را از بین ببرند.

دربار نیز قبول کرده شرط پس دادن زمینهای طایفه و تحویل اسناد را سرکوب گروه ترکمنها تعین کرد. سردار که چاره دیگری نداشت  مدتی صبر کرد تا مردان طایفه به  نزد او امدند و با تشکیل گروهی از مردان جنگی نارویی
به سراغ ترکمنهای متعرض رفت و  پس از غلبه بر آن قوم ترکمن به طهران بازگشت و دربار به ناچار اسناد زمینها را  به وی تحویل داد  .
وی در جنگ با ترکمنها بسیار با شجاعت جنگید و هنوز هم مثلی در میان ترکمنها رایج است که هنگامی که اسب ها  هنگام خوردن آب میترستد  میگویند: ((مگر سیدخان قره را دیدی که ترسیدی))
 قره در زبان محلی به معنی فرد سبزه است. و ترکمنها به سردار سعید خان  لقب سید خان قره داده  بودند.


سردار مردان جنگی را جدا گانه به سیستان فرستاد و خود به همراه  پسر کوچکش که حدود 7 سال داشت و تعداد بسیار اندکی همراهی از مسیر خراسان به سوی سیستان حرکت کرد  سعید خان زمانی که به قائن رسید مورد استقبال  شوکت الملک قرار گرفت و به دعوت او به امارت وی رفت در ان شبی که سعیدخان مهمان شوکت الملک بود با  سمی محلک مسموم گشت و همراهان وی توسط شوکت الملک کشته شدند و فقط همان کودک توانست جان بدر برده و سوار بر اسبی  به تنهایی توانست خود را به قوم خود در سیستان برساند و انها را از جریان مطلع ساخت .پسر بزرگ سردار سعید خان که خداداد خان نام داشت پس از اطلاع از ماجرا طایفه را منسجم کرد و با  تمامی مردان طایفه به سوی قائن رفت و با غافلگیر کردن شوکت الملک او و  افرادش را از پای در اورد و انتقام پدر خود را گرفت .
همین مساله باعث شد تا سردار خداداد خان برای دربار مشکلی تلقی شود که بر سر این مساله دسیسه های بسیار برای ایشان چیده شد.
منبع:http://narooie-000.blogfa.com/


[ یکشنبه 90/9/20 ] [ 12:54 عصر ] [ ناروئی ]

نظر